در اين بيداري عميق و پيوستگي عاطفي، آشكارا، ايمن سازي عقيدتي مهمّي وجود داشت كه ويژگي روش حضرت امام هادي عليه السلام است.
به گزارش گلستان ما، حضرت امام هادی علیه السلام با آموزش دادن "زیارت جامعه کبیره" نقش مهمی در استحکام بخشیدن به عقاید شیعیان و پیوستگی عاطفی آنان با اهل بیت(ع) ایفاء کردند؛ آنگونه که تا امروز، همچنان این زیارت، یک متن مرجع در ایمن سازی عقیدتی جامعه امامیه محسوب میشود.
آنچه در پی می آید برشی از جلد دوازدهم موسوعه ارزشمند "پیشوایان هدایت" است که به نقش این زیارت در استحکام بخشیدن به عقاید شیعیان اشاره دارد؛ و در شب شهادت امام علی بن محمد الهادی(ع) به عنوان عرض ارادتی به آن امام همام(ع) به خوانندگان ابنا تقدیم می گردد.
فایده زیارت چیست؟
ائمّه اطهار علیهم السلام اهتمام ویژه ای به تعلیم زیارت به اصحاب خود داشتند؛ گاه زیارت همه اهل بیت به صورت جمعی (مانند زیارتی كه به جامعه كبیره معروف است) و گاه زیارت هر كدام از ائمّه علیهم السلام به تنهایی (مانند زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام).
آنان با این تعلیم، گام بلندی در عرصه عمق بخشیدن به بیداری شیعیان، رسوخ ولایت در دل و جان آنان و پیوستگی آنان با اهل بیت رسالت علیهم السلام برداشتند.
در این میان، حضرت امام هادی علیه السلام با تعلیم "زیارت جامعه کبیره" نقش مهمی در این بیداری عمیق و پیوستگی عاطفی داشتند.
با دقت در مفاهیمی كه در این زیارت وارد شده است، بوضوح خطّ ایمن سازی عقیدتی مشاهده میشود.
مفاهیم زیارت جامعه
برای این كه بیشتر با مفاهیم ولایی و اعتقادی زیارت جامعه آشنا شویم به جاست كه در عبارات آن دقّت بیشتری كنیم:
از موسی بن عمران نخعی روایت شده است كه گفت: به حضرت "علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام" عرضه داشتم: ای پسر رسول خدا! مرا كلامی بلیغ بیاموز كه در آن حد از كمال باشد كه هر كدام از شما ائمّه را بخواهم با آن زیارت كنم بتوانم.
امام هادی علیه السلام در پاسخ فرمودند:
«قل: السلام علیكم یا أهل بیت النبوة ، وموضع الرسالة ، ومختلف الملائكة ، ومهبط الوحی ، ومعدن الرسالة، وخزان العلم ، ومنتهی الحلم ، واُصول الكرم، وقادة الاُمم، وأولیاء النعم ، وعناصر الأبرار ، ودعائم الأخیار ، وساسة العباد ، وأركان البلاد ، وأبواب الایمان ، واُمناء الرحمن ، وسلالة النبیین، وصفوة المرسلین ، وعترة خیرة رب العالمین ، ورحمة اللّه وبركاته ؛
بگو: سلام بر شما ای اهل بیت نبوّت و جایگاه رسالت، محلّ رفت و آمد فرشتگان، محلّ فرود آمدن وحی، معدن رسالت، خزانه داران علم، نهایت بردباری، ریشه های كرامت، پیشوایان امّت ها، ولی نعمتان نعمت های مادّی و معنوی، اركان بزرگواری و نیكوكاری، عماد نیكویان عالم، و بزرگ و قائد بندگان، ستون های محكم شهرهای علم، درهای ایمان و امینان اسرار خدای رحمان، فرزندان پیامبران و برگزیده از رسولان و عترت خاتم پیامبران كه برگزیده خدای جهان است، و رحمت و بركات خدا بر شما باد.
این زیارت یكی از منابع مهمّ فكری و اسناد اهل بیت علیهم السلام است كه می توان از آن ویژگی های تفكّر سالم را دریافت.
به همین دلیل ما به بعضی از مفاهیمی كه در این فقره از این زیارت آمده است اشاره می كنیم:
در مقطع اوّل زیارت، امام علیه السلام این معانی بلند را آورده اند:
الف ـ خداوند متعال اهل بیت علیهم السلام را به كرامت خود مخصوص كرده و آنان را پایگاه رسالت و محلّ رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول وحی قرار داده است.
ب ـ این كار خداوند از صفات كمالیه ای ناشی شده است كه اهل بیت علیهم السلام دارای آن بوده و به واسطه آن به قلّه ای رسیده بودند كه در بلندای آن، میان علم و حلم و كرامت و رحمت جمع نموده بودند.
ج ـ اهل بیت علیهم السلام پایگاه رسالت خداوندی بوده اند. چرا كه خداوند متعال آن ها را گذشته از رهبری مسلمانان، برای تصدّی منصب رهبری والای بشریت انتخاب كرده بود.
امام هادی علیه السلام در فرازی دیگر از این زیارت بلند می فرماید:
«السلام علی ائمة الهدی ؛ ومصابیح الدجی ، وأعلام التقی ، وذوی النهی ، وأولی الحجی ، وكهف الوری ، وورثة الانبیاء ، والمثل الاعلی ، والدعوة الحسنی ، وحجج اللّه علی اهل الدنیا والآخرة والاولی ورحمة اللّه وبركاته»؛
سلام بر امامان و راهنمایان طریق هدایت، چراغ راه تاریكی های امّت، پرچمداران علم و تقوا، خردمندان بزرگ و صاحبان عقل كامل، پناه خلق عالم، وارثان پیغمبران حقّ، مثل اعلای الهی، صاحب دعوت به بهترین كمال و نیكوترین اعمال و حجّت های كامل الهی بر تمام اهل دنیا و آخرت و رحمت و بركات خدا بر شماباد.
«السلام علی محال معرفة اللّه ، ومساكن بركة اللّه ، ومعادن حكمة اللّه ، وحفظة سر اللّه ، وحملة كتاب اللّه ، واوصیاء نبی اللّه ، وذریة رسول اللّه صلی اللّه علیه وآله ورحمة اللّه وبركاته»؛
سلام بر شما كه دل هایتان محلّ معرفت خدا، مسكن بركت حقّ و معدن حكمت الهی است حافظان صلح خدایید و حاملان علم كتاب خدا، اوصیای پیامبر خدایید و اولاد رسول خدا صلی اللّه علیه وآله، و رحمت و بركات الهی بر شما باد.
«السلام علی الدعاة إلی اللّه ، والأدلاّء علی مرضات اللّه ، والمستقرین فی أمر اللّه ، والتامین فی محبة اللّه والمخلصین فی توحید اللّه ، والمظهرین لأمر اللّه ونهیه وعباده المكرمین الذین لا یسبقونه بالقول وهم بأمره یعملون ورحمة اللّه وبركاته»؛
سلام بر شما كه دعوت كنندگان به سوی خدا هستید، راهنمایان طریق رضایت و خشنودی حضرت احدیت، ثابت قدمان در اجرای فرمان خدا، كاملان در عشق و محبّت خدا، صاحبان مقام اخلاص در توحید حضرت حقّ، آشكار كنندگان امر و نهی ایزد متعال، و شمایید بندگان گرامی و مقرّب الهی كه هرگز بر حكم او سبقت نگرفته و كاملاً مطابق فرمانش عمل می كنند، و درود و رحمت خدا و بركات الهی بر شما باد.
این عبارت بر نكات ذیل دلالت دارد:
الف ـ همواره در طول تاریخ بشریت دو خط وجود داشته است. خطّ هدایت و خطّ گمراهی، و هر كدام از این دو خط نیز پیشوایان و رهبرانی داشته است، پیشوایان اهل بیت علیهم السلام پیشوایان هدایت اند و دیگر كسانی كه از اهل بیت نیستند اما متصدّی امر امامت می شوند، مخالف خطّ هدایت بوده و جزو ائمّه ضلال یا پیشوایان گمراهی محسوب می گردند. به همین دلیل است كه مطالب و معارف را جز از پیشوایان از اهل پیامبر اكرم صلی اللّه علیه وآله نباید گرفت و مسیر حركت جز مسیر حركت آنان نباید باشد.
ب ـ ائمّه علیهم السلام در واقع كسانی هستند كه دارای عقل كامل بوده، پناهگاه مردم جهان و وارثان پیامبران بوده و آنان مثل اعلای انسانیت اند كه دیگران باید به آن ها اقتدا كنند و صاحبان دعوت به بهترین كمال ها هستند كه دیگران باید دنباله رو آنان باشند.
ج ـ حركت اهل بیت علیهم السلام حركتی اسلامی و اصیل و ریشه دار بوده كه به اعماق جان انسان ها زده و استقرار حركت پیامبران الهی می باشد، و هر حركتی كه ادّعا دارد در راه دین و یا اصلاح دنیا گام برمی دارد، امّا پا جای پای ائمّه اهل بیت علیهم السلام نمی گذارد، منحرف است. اهل بیت علیهم السلام هستند كه محلّ معرفت خدا و مسكن بركت خدا می باشند. آنان معدن حكمت خداوند متعال، حافظان سرّ حضرت حقّ، حاملان علم كتاب او و اوصیای پیامبر او می باشند.
د ـ این دعوت كنندگان به سوی حقّ دارای چند ویژگی هستند كه اصالت آن ها را در مسیر الهی شان روشن می كند:
1. آنان دعوت كنندگان به سوی خدا و راهنمایان مردم به طریق رضایت و خشنودی حضرت احدیّت اند.
2. ویژگی دیگر آنان ثابت قدم بودن در راه اطاعت از اوامر خداوند متعال است.
3. دیگر ویژگی آن ها محبّت تام و تمام به خداوند متعال است.
4. ویژگی دیگر آنان اخلاص ورزیدن در توحید خداوند متعال است.
5. دیگر ویژگی این داعیان آشكار كردن شعائر الهی از قبیل امر و نهی خداوند متعال توسّط آنان است.
6. و آخرین ویژگی این است كه آنان هیچگاه در كلام و گفتار و همچنین در عمل از امر خداوند متعال پیشی نمی گیرند.
در ادامه زیارت و فقره دیگری از فرازهای این زیارت بزرگ می توان به نقاطی دست یافت كه روشن كننده بنیان های فكری است كه دعوت اهل البیت علیهم السلام بر آن استوار بوده و بر شیعیان واجب است كه بر اساس آن حركت كرده و به حدود آن ملتزم باشند. به این فراز از زیارت جامعه كبیره توجّه كنید:
« السلام علی الأئمة الدعاة ، والقادة الهداة ، والسادة الولاة ، والذادة الحماة ، واهل الذكر ، وأولی الأمر ، وبقیة اللّه وخیرته، وحزبه وعیبة علمه، وحجته وصراطه، ونوره وبرهانه ورحمة اللّه وبركاته»؛
سلام بر شما پیشوایان خلق كه دعوت كنندگان به سوی حقّ، رهبران و راهنمایان بزرگ و والیان و حامیان دین خدایید. اهل ذكر بوده، فرمانداران از جانب خدا، آیات باقی، برگزیدگان خاصّ ربوبی، سپاه و نیروی الهی، مخزن علم ربّانی، حجّت های بالغه طریق روشن حضرت حقّ و نور و برهان او می باشید، و رحمت خدا و بركات خدا بر شماباد.
«اشهد ان لا إله إلاّ اللّه وحده لا شریك له كما شهد اللّه لنفسه وشهدت له ملائكته وأولوا العلم من خلقه لا إله إلاّ هو العزیز الحكیم وأشهد أن محمداً عبده المنتخب ورسوله المرتضی ارسله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین كله ولو كره المشركون»؛
گواهی می دهم كه جز خدای یكتا خدایی نیست و او از شرك و شریك منزّه است، چنانكه خدا به یكتایی خود شهادت داده و فرشتگان و دانشمندان عالم شهادت دادند كه جز آن خدای یكتای مقتدر حكیم خدایی نیست، و نیز گواهی می دهم كه محمّد صلی اللّه علیه وآله بنده خاصّ برگزیده و رسول پسندیده او است كه خداوند او را برای هدایت خلق و بر اساس دین و آیین ثابت حق فرستاده، تا دین پاكش را مسلّط و غالب بر تمام ادیان گرداند هر چند مشركان ناپاك را آیین توحید ناگوار باشد.
«واشهد انكم الأئمة الراشدون المهدیون المعصومون المكرمون المقربون المتقون الصادقون المصطفون المطیعون للّه القوامون بأمره العاملون بإرادته الفائزون بكرامته.
اصطفاكم بعلمه وارتضاكم لغیبه واختاركم لسره واجتباكم بقدرته واعزكم بهداه وخصكم ببرهانه وانتجبكم لنوره وأیّدكم بروحه ورضیكم خلفاء فی ارضه وحججاً علی بریته وانصاراً لدینه وحفظة لسره وخزنة لعلمه ومستودعاً لحكمته وتراجمة لوحیه واركاناً لتوحیده وشهداء علی خلقه واعلاماً لعباده ومناراً فی بلاده وادلاء علی صراطه.
عصمكم اللّه من الزلل وآمنكم من الفتن وطهركم من الدنس وأَذهب عنكم الرجس وطهركم تطهیرا»؛
شهادت می دهم كه شما، پیشوایان و امامانِ راهنما و راهدان و دارای عصمت بوده، در نزد خدا گرامی و مقرّب هستید، اهل پرهیزگاری، راستی و حقیقت، برگزیدگان و فرمانبرداران مطیع خدا، نگهبانان فرمان او، كاركنان به اراده او و پیروزمند به كرامت و لطف او هستید. خداوند شما را به اعطای علم ازلی برای كشف عالم غیب خود برگزید و برای حفظ اسرار غیبی خویش انتخاب كرد و به توانائی و قدرت كامل مخصوص گردانید، خداوند متعال به هدایت خود عزّتتان بخشید، به برهان و اشراق نور خود اختصاصتان داد، به روح كلّی الهی مؤیّدتان فرمود و شما را به خلافت الهی در زمین پسندید.
خداوند شما را حجّت ها و یاوران دین حقّ، حافظان سرّ، گنج علم لدنّی، محلّ ودایع حكمت، مفسّران وحی و اركان توحید خود مقرّر فرمود. او شما را گواهان خلق و نمایندگان خود برای بندگان و علامت روشن در شهرهای عالم و راهنمایان صراط مستقیم خود گردانید. خداوند متعال خاندان شما را معصوم از لغزش، ایمن از فتنه و پاك و منزّه از هر خُلق ناشایسته گردانیده، رجس و ناپاكی را به كلّی از شما زایل فرمود و شما را پاك و پاكیزه گردانید.
«فعظَّمتم جلاله واكبرتم شأنه ومجدتم كرمه وادمتم ذكره ووكدتم میثاقه وأحكمتم عقد طاعته ونصحتم له فی السر والعلانیة ودعوتم إلی سبیله بالحكمة والموعظة الحسنة وبذلتم انفسكم فی مرضاته وصبرتم علی الأذی فی جنبه وأقمتم الصلاة وآتیتم الزكاة وأمرتم بالمعروف ونهیتم عن المنكر وجاهدتم فی اللّه حق جهاده حتی أعلنتم دعوته وبینتم فرائضه وأقمتم حدوده ونشرتم شرایع احكامه وسننتم سنته وصرتم فی ذلك منه إلی الرضا وسلمتم له القضاء وصدقتم من رسله مَن مضی»؛
تا آن كه شما شكوه و جلال خدا را به عظمت یاد كردید، شأن او را به كبریائی و لطف و كرمش را به مجد و بزرگی ستودید، ذكر خدا را بر دوام و عهد و میثاقش را برقرار داشتید، پیمان و طاعتش را محكم نمودید، در پنهان و آشكارا خلق را نصیحت كرده، آنان را با برهان، حكمت، پند و موعظه نیكو به راه حقّ دعوت كردید و در راه رضای او از جان خود گذشته، بر هر مصیبتی كه از امّت به شما رسید برای خدا صبر كردید. نماز را به پا داشته، زكات را ادا نموده، امر به معروف و نهی از منكر كرده، حقّ جهاد در راه دین خدا به جا آوردید، تا آن كه دعوت دین را آشكار ساخته، فرایض و احكامش را بیان كرده، حدود را مقرّر و شرایع و احكام و سنن آسمانی را استوار گردانیدید، تا آنجا كه در امر اقامه دین، خدا را از خود خشنود ساخته، تسلیم قضا شده و هر حكمی از رسولان الهی در گذشته آمده بود همه را تصدیق كردید.
اصلی ترین عناصر فكری تشیّع كه از این متن استفاده می شود بدین قراراست:
1. ایمان به این كه جز خدای یكتا خدائی نیست و او از هر گونه شریك منزّه است.
2. ایمان به این كه حضرت محمّد صلی اللّه علیه وآله بنده خاصّ و برگزیده و رسول پسندیده خداوند است.
3. امامان شیعه نیز پیشوایان و امامان راهنما و راهدان و دارای عصمت و كرامت هستند كه ارزش آن ها از بزرگداشت خدا نسبت به آنان ناشی شده است.
جنبه های عملی حرکت امامان معصوم(ع)
همچنین در این فراز از زیارت به جنبه های عملی حركت ائمّه اطهار نیز این چنین اشاره شده است:
1. به بزرگی یاد كردن جلال خداوند متعال و به كبریائی یاد كردن شأن و مقام ذات اقدس حقّ و لطف و كرمش را به مجد و بزرگی ستودن.
2. برقرار داشتن عهد و میثاق الهی و محكم نمودن پیمان طاعت آن ذات اقدس.
3. نصیحت كردن مردم و خیرخواهی برای آنان در آشكار و پنهان برای رضای خدا.
4. دعوت مردم به راه حقّ به وسیله برهان و حكمت و پند و موعظه نیكو.
5. ایثار دائم در راه خداوند به واسطه گذشتن از جان و صبر كردن بر ناملایمات.
6. برپا داشتن نماز و پرداخت زكات و عمل كردن دائم به سایر عبادات و حدود دین مقدّس اسلام.
7. حفظ شریعت اسلامی به جهت سالم ماندن از تحریف.
8 . تسلیم در برابر قضا و قدر الهی.
9. تأكید بر وحدت راه پیامبران و تصدیق پیامبران گذشته.
رهپویان هدایت و پویندگان ضلالت
امام علیه السلام در فراز دیگری از این زیارت بلند این گونه بیان داشته اند كه: مردم در اینجا به دو گروه تقسیم می شوند. گروهی كه مُوالی و دوستدار اهل بیت علیهم السلام بوده، در راه هدایت سیر می كنند، و گروه دیگری كه مُوالیِ دشمنان اهل بیت بوده، در طریق گمراهی راه می پیمایند. آن حضرت فرموده اند:
« فالراغب عنكم مارق واللازم لكم لاحق والمقصر فی حقكم زاهق.
والحق معكم وفیكم ومنكم والیكم وانتم اهله ومعدنه ومیراث النبوة عندكم وإیاب الخلق الیكم وحسابهم علیكم وفصل الخطاب عندكم وآیات اللّه لدیكم وعزائمه فیكم ونوره وبرهانه عندكم وأمره الیكم»؛
پس هر كس از طریق شما برگشت از دین خدا خارج شده، و هر كس ملازم امر شما بود، به شما ملحق گشت و هر كس در انجام امر شما كوتاهی كرد محو و باطل گردید. حقّ با شما، در خاندان شما، مبدأش از شما و پایانش به سوی شما است، شما اهل حقّ و معدن حقّ و حقیقت می باشید. میراث نبوّت در نزد شما و بازگشت خلق به سوی شما و حساب خلایق بر شما است. معیار جدایی حقّ از باطل در نزد شما، آیات عظمت الهی هم در نزد شما، و عزائم اسرار نبوّت در خاندان شما و همچنین نور خدا و برهان او در نزد شما و امر خدای تعالی وابسته به امر شما می باشد.
«مَنْ والاكم فقد والی اللّه ومَنْ عاداكم فقد عادی اللّه ومَنْ أحبّكم فقد أَحبَّ اللّه ومَن ابغضكم فقد ابغض اللّه ومَن اعتصم بكم. فقد اعتصم باللّه »؛
هر كه شما را مولای خود شناخت خدا را مولای خویش دانسته، و هر كه شما را دشمن داشت خدا را دشمن داشت، و هر كه شما را دوست داشت خدا را دوست داشته، و كسی كه با شما كینه و خشم ورزید با خدا كینه و خشم ورزیده، و هر كه چنگ به دامان شما زد به ذیل عنایت خدا چنگ زده است.
«انتم الصراط الأقوم وشهداء دار الفناء وشفعاء دار البقاء والرحمة الموصولة والآیة المخزونة والامانة المحفوظة والباب المبتلی به الناس. مَنْ أتاكم نجی ومَنْ لم یأتِكم هلك»؛
راه راست شمائید و شما گواهان دار آخرت و شفیعان عالم قیامتید. رحمت سرمد و آیت و نشان مسطور در گنجینه و امانت و ودیعه لوح محفوظ الهی و درگاه امتحان خلق. هر كس رو به سوی شما آمد نجات یافت و آن كه از این درگاه دور شد به هلاكت رسید.
«إلی اللّه تدعون وعلیه تدلّون وبه تؤمنون وله تسلّمون وبأمره تعملون والی سبیله ترشدون وبقوله تحكمون»؛
خلق را به خدا می خوانید و به شناخت او راهنمایی می كنید. به خدا ایمان دارید و تسلیم او و مطیع فرمان او هستید. شما مردم را به راه خدا هدایت كرده و به كلام او در میان آنان حكم می كنید.
«سَعَدَ مَن والاكم وهلك مَن عاداكم وخاب مَن جحدكم وضلّ مَن فارقكم وفاز مَن تمسك بكم وأمن مَن لجأَ الیكم وسلم مَن صدقكم وهدی مَن اعتصم بكم. مَن اتبعكم فالجنة مأواه ومَن خالفكم فالنار مثواه ومَن جحدكم كافر ومَن حاربكم مشرك ومَن رد علیكم فی اسفل درك من الجحیم»؛
هر كه به ولایت شما گروید به سعادت رسید و آن كه با شما دشمنی كرد هلاك شد. هر كه منكر شماست نومید است و هر كه از شما جدا است گمراه. هر كه به شما تمسّك جست پیروز گردید و هر كه به شما پناه آورد در امان ماند. هر كه مقام شما را تصدیق كرد سلامت یافت و هر كه به دامان اطاعت شما دست زد هدایت یافت. هر كه شما را پیروی كرد در بهشت جاودان منزل یافت و هر كه به راه مخالفت با شما شتافت در آتش دوزخ مسكن گزید. هر كه منكر شما گردد كافر است، هر كه با شما به جنگ برخواست مشرك شده و هر كس حكم شما را رد كرد در پایین ترین دركات جهنّم خواهد بود.
حقیقت دوّم: كسی كه موالی اهل بیت علیهم السلام باشد ارزش واقعی آن بزرگواران را در نزد خدا می داند و به همین جهت است كه می بینیم امام هادی علیه السلام در فراز دیگری از این زیارت می فرماید:
« أشهدُ أنَّ هذا سابق لكم فیما مضی وجار لكم فیما بقی وان ارواحكم ونوركم وطینتكم واحدة طابت وطهرت بعضها من بعض. خلقكم اللّه أنواراً فجعلكم بعرشه محدقین حتی مَنَّ علینا بكم فجعلكم فی بیوت أذِنَ اللّه ُ ان تُرفع ویُذكر فیها اسمه. وجعل صلواتنا علیكم وما خصنا به من ولایتكم طیباً لخلقنا وطهارة لأنفسنا وتزكیة لنا وكفارة لذنوبنا فكنا عنده مسلمین بفضلكم ومعروفین بتصدیقنا ایاكم»؛
گواهی می دهم كه این مقام برای شما در زمان سابق و لاحق همواره بوده و خواهد بود، و نیز گواهی می دهم بر این كه ارواح عالی شما ائمّه اطهار و نورانیت و طینت پاكتان یكی است، و آن ذوات طیّب و طاهر عین یكدیگرند. شما را خدا آفرید و به عرش خود محیط گردانید، تا این زمان كه به نعمت وجود شما بر ما منّت گذاشت و شما را در خاندان هائی قرار داد كه امر به رفعتش فرمود و به ذكر نام خدا در آن خاندان ها فرمان داد، و درود و صلوات ما را بر شما واجب گردانید و هرآنچه از نعمت ولایت شما كه ما را به آن اختصاص داد، برای نیكوئی فطرت و خلقت ما، پاكی نفوس ما، تزكیه و پاكیزگی ما و كفّاره گناهان مان بود. پس ما نزد خدا به فضیلت و برتری شما بر خلق معترف و تسلیم بوده و به تصدیق مقام شما معروف بوده ایم.
سوّمین حقیقت: سوّمین حقیقتی كه این زیارت بلند به آن اشاره دارد تشویق و ترغیب همگان به تبلیغ و انتشار امر ائمّه علیهم السلام و پرتو افشانی فضیلت آن بزرگواران است تا آنجا كه هیچ خیری باقی نماند مگر این كه نور باشرافت آن حضرات آن را روشن و منوّر گرداند.
در ادامه زیارت می خوانیم:
« فبلغ اللّه بكم أشرف محل المكرمین وأعلی منازل المقربین وأرفع درجات المرسلین حیث لا یلحقه لاحق ولا یفوقه فائق ولا یسبقه سابق ولا یطمع فی ادراكه طامع حتی لا یبقی ملك مقرب ولا نبی مرسل ولا صدّیق ولا شهید ولا عالم ولا جاهل ولا دنیُّ ولا فاضل ولا مؤمن صالح ولا فاجر طالح ولا جبّار عنید ولا شیطان مرید ولا خلق فیما بین ذلك شهید إلاّ عرفهم جلالة امركم وعظم خطركم وكبر شأنكم وتمام نوركم وصدق مقاعدكم وثبات مقامكم وشرف محلكم ومنزلتكم عنده وكرامتكم علیه وخاصتكم لدیه وقرب منزلتكم منه»؛
چنین بود كه خدای متعال شما را به شریفترین مقام اهل كرامت و عالیترین منزلت مقرّبان و رفیعترین درجات پیامبران خود نایل گرداند. همان مقام بلندی كه از گذشتگان و آیندگان كسی بدان نخواهد رسید و فوق آن مرتبه احدی راه نخواهد یافت، و تا ابد هیچ پیشی گیرنده ای بدان پیشی نخواهد گرفت و هیچگاه كسی درك آن مقام را نیز طمع نشاید كرد، تا آنجا كه هیچ ملك مقرّب، نبیّ مرسل، صدّیق، شهید، عالم، جاهل، پست، بلند، مؤمن، صالح، فاجر، طالح، جبّار سركش، شیطان گمراه و هیچ خلقی میان آن ها نیست جز آن كه خدا همه آن ها را به جلالت قدر و عظمت شأن و بزرگواری و مقام رفیع شما شناسا گردانید، و نور تامّ تمام و منزلت های نیكو و ثابت بودن مقام و شرافت رتبه و منزلت نزد خدا و كرامت مجد شما نزد حقّ و اختصاص و تقرّب شما به حضرت احدیت و عزّت و كرامت شما نزد حقّ را كاملاً بر همه آنان روشن ساخت.
چهارمین حقیقت: چهارمین حقیقتی كه این زیارت به آن اشاره كرده است، اقرار دائم به معتقدات اهل بیت علیهم السلام و عمل به مقتضای آن است:
« بأبی أنتم وأمی وأهلی ومالی وأسرتی أُشهد اللّه وأُشهدكم انی مؤمن بكم وبما آمنتم به ، كافر بعدوكم وبما كفرتم به، مستبصر بشأنكم وبضلالة مَن خالفكم موال لكم ولأولیائكم مبغض لاعدائكم ومعاد لهم سِلْمٌ لمن سالمكم وحرب لمن حاربكم محقق لما حققتم مبطل لما ابطلتم مطیع لكم عارف بحقكم مقر بفضلكم محتمل لعلمكم»؛
پدر و مادر و اهل و مال و خویشاوندانم به فدای شما باد. خدای متعال را گواه می گیرم و شما را نیز كه من به ولایت الهی شما و به هر چه شما به آن ایمان دارید ایمان دارم، درباره دشمنان شما و نیز هر آنچه شما به آن كافر و منكر شدید من نیز كافر و منكر هستم. من به جلالت شأن شما و به گمراهی مخالفان شما آگاه و معتقدم. شما و دوستداران شما را دوست دارم و دشمنان شما را دشمن داشته و با آن ها عداوت می ورزم. هر كه تسلیم امر شماست با او تسلیم و در صلح و سازش هستم. امّا با هر كس كه با شما بجنگد جنگ خواهم كرد. هر چه را شما حق بدانید حق می دانم و آنچه را كه شما باطل گردانید ابطال می كنم. من فرمانبردار شمایم و عارف به حقّ شما و اقرار به فضیلت و برتری شما داشته، حمل كننده دانش شما می باشم.
و از مصادیق ایمان به ولایت و رجعت اهل بیت علیهم السلام این كلام حضرت امام هادی علیه السلام در این زیارت است كه می فرماید:
« محتجب بذمتكم ومعترف بكم مؤمن بإیابكم مُصدِّق برجعتكم منتظر لأمركم مرتقب لدولتكم آخذ بقولكم عامل بأمركم مستجیر بكم زائر لكم عائذ بقبوركم مستشفع الی اللّه عزوجل بكم ومتقرب بكم إلیه ومقدمكم امام طلبتی وحوائجی وارادتی فی كل احوالی واُموری مؤمن بسركم وعلانیتكم وشاهدكم وغائبكم وأولكم وآخركم ومفوض فی ذلك كله الیكم ومسلم فیه معكم وقلبی لكم مسلم ورأیی لكم تبع ونصرتی لكم مُعدَّة حتی یحیی اللّه تعالی دینه بكم ویردّكم فی ایامه ویظهركم لعدله ویُمكّنكم فی ارضه فمعكم معكم لا مع غیركم آمنت بكم وتولیت آخركم بما تولیت به أولكم وبرئت إلی اللّه عزوجل من اعدائكم ومن الجبت والطاغوت والشیاطین وحزبهم الظالمین لكم الجاحدین لحقّكم والمارقین من ولایتكم الغاصبین لإرثكم الشاكین فیكم المنحرفین عنكم ومن كل ولیجة دونكم وكل مطاع سواكم ومن الأئمة الذین یدعون إلی النار»؛
من متلبّس به عهد ولایت شما و معترف به حقّانیت شما هستم. من به رجعت و بازگشت شما ایمان دارم و منتظر امر و فرمان شما و چشم به راه دولت حقّ شما هستم.
سخن شما را گرفته، امر شما را به كار بسته، به درگاه شما پناه آورده، به زیارت شما شتافته، به قبور و مرقد شما پناه آورده و با این كار به خدا توسّل می جویم. شما را شفیع خود به درگاه خدا می گردانم و به واسطه شما به خدا تقرّب جسته، در تمام احوال و جمیع امور، و همه حوایج و درخواست هایی كه از خدا دارم شما را جلو انداخته و به واسطه شما حاجت و مرادم را از خدای خود می طلبم.
من به ظاهر و باطن، به حاضر و غایب و اوّل و آخر شما ایمان دارم و در تمام امور فوق كارها را به شما وا گذارده، تسلیم فرمان شمایم، قلبم تسلیم شما و رأیم تابع به رأی شما و یاریم با تمام قوا مهیّای یاری شماست. و این امر همواره برقرار است تا روزی كه خدای تعالی دین خود را به واسطه ولایت و حكومت شما زنده گرداند و در آن ایّامِ ربوبی شما را به عالم بازگرداند و به شما برای اجرای عدل الهی در تمام روی زمین اقتدار بخشد، پس من همواره با شما بوده و خواهم بود، نه با دشمنان شما. به شما ایمان دارم و به آن دلیل كه اوّلینِ شما را دوست می دارم به همان دلیل آخرینِ شما را نیز دوست می دارم، و به سوی خدای عزّ و جلّ از دشمنان شما بیزاری می جویم و از بتِ «جِبْت» و طاغوت و شیاطین و حزب آن ها كه به شما ظلم كرده و حقّ شما را انكار كردند همچنین كسانی كه از عهد ولایت شما سركشی كرده، ارث شما را غصب نموده، در مقام شما شكّ و ریب داشته و از طریقه شما منحرف شدند بیزارم و از هر وسیله و پیشوایی غیر شما و پیشوایانی كه خلق را به آتش دوزخ فرا می خوانند نیز بیزاری می جویم.
«فثبتنی اللّه ابداً ما حییت علی موالاتكم ومحبتكم ودینكم ووفقنی لطاعتكم ورزقنی شفاعتكم وجعلنی من خیار موالیكم التابعین لما دعوتم إلیه وجعلنی ممن یقتصُّ آثاركم ویسلك سبیلكم ویهتدی بهدیكم ویحشر فی زمرتكم ویكرّ فی رجعتكم ویُملَّك فی دولتكم ویشرّف فی عافیتكم ویُمكَّن فی ایامكم وتقر عینه غداً برؤیتكم»؛
پس تا مادامی كه زنده ام خداوند مرا در ولایت، دوستی، دین و آیین شما ثابت بدارد و مرا موفّق به طاعت شما و بهره مند از شفاعت شما گرداند، و مرا از خوبان دوستداران شما قرار دهد، از آنان كه به هر چه دعوت كردید از آن پیروی كرده، در پی آثار شما رفته، سالك طریق شما بودند و به رهبری شما هدایت یافتند همانان كه به گاه قیامت در زمره شما محشور شده، در رجعت شما به جهان بازگشته، در دولت و سلطنت شما به حكومت و ملك رسیدند و به واسطه شما به شرف عافیت نایل گشته، در ایّام پادشاهی شما تمكّن و اقتدار یافته، و در فردای قیامت چشمشان به جمال شما روشن گردد.
«بأبی أنتم واُمی ونفسی واهلی ومالی مَن اراد اللّه بدأ بكم ومَن وحَّدهُ قبل عنكم ومَن قصده توجه بكم. موالیّ لا أحصی ثناءكم ولا ابلغ من المدح كنهكم ومن الوصف قدركم وانتم نور الأخیار وهداة الابرار وحجج الجبار. بكم فتح اللّه وبكم یختم وبكم ینزل الغیث وبكم یمسك السماء ان تقع علی الارض إلاّ باذنه وبكم یُنفّس الهم ویكشف الضر. وعندكم ما نزلت به رسله وهبطت به ملائكته والی جدّكم بُعث الروح الامین، آتاكم اللّه ما لم یُؤتِ احداً من العالمین»؛
پدر و مادرم و جان و اهل و مالم به فدای شما باد. هر كس اراده خداشناسی و اشتیاق به خدا در دل یافت، به پیروی از شما یافت و هر كس خدا را به یگانگی پذیرفت، به تعلیم شما پذیرفت، و هر كه خدا را جست به شما توجّه كرد.
ای پیشوایان من، صفات كمالی شما آنقدر است كه ثنای شما را شمار نتوانم كرد و به كنه مدح و توصیف قدر و منزلت شما نتوانم رسید، چرا كه شما نور قلب خوبان، هدایت كنندگانِ نیكوكاران و حجّت های خدایِ مقتدرِ جبّار هستید. خداوند به واسطه شما خلق عالم را افتتاح كرد و به واسطه شما نیز كتاب آفرینش را ختم خواهد نمود. به واسطه شما است كه خدا باران رحمت را بر ما نازل كرد و به واسطه شما آسمان را به پا داشت تا بر زمین جز به امرش فرو نیاید و به واسطه شما غم و اندوه و رنج ها از دل ها برطرف می گردد.
باسرار نازل بر پیامبران و اسرار پایین آمدن فرشتگان نزد شما بوده و روح الامین تنها بر جدّ بزرگوار شما نازل گردید. خدا به شما مقامی عطا كرد كه به احدی از اهل عالم عطا نكرده است.
«طأطأ كل شریف لشرفكم وبخع كل متكبر لطاعتكم وخضع كل جبار لفضلكم وذل كل شیء لكم واشرقت الارض بنوركم وفاز الفائزون بولایتكم بكم یُسلك إلی الرضوان وعلی مَن جحد ولایتكم غضب الرحمن»؛
هر شخص باشرافتی پیش شرف مقام شما سر فرود آورد و هر سركش متكبّری به اطاعت شما سر نهد و هر جبّار گردن فرازی در مقابل فضل و كمال شما خاضع شود و همه چیز پیش شما فروتن گردد، و زمین به نور شما روشن گشته، رستگاران عالم به ولایت و محبّت شما رستگار شدند. پیروی شما سلوك راه بهشت و رضوان و انكار ولایت شما خشم و غضب خدای رحمان است.
«بأبی أنتم وأمی ونفسی وأهلی ومالی ذكركم فی الذاكرین واسماؤكم فی الأسماء وأجسادكم فی الاجساد وأرواحكم فی الأرواح وأنفسكم فی النفوس وآثاركم فی الآثار وقبوركم فی القبور فما أحلی اسماءكم وأكرم انفسكم وأعظم شأنكم وأجلَّ خطركم وأوفی عهدكم وأصدق وعدكم.
كلامكم نور وأمركم رشد ووصیتكم التقوی وفعلكم الخیر وعادتكم الإحسان وسجیتكم الكرم وشأنكم الحق والصدق والرفق وقولكم حكم وحتم ورأیكم علم وحلم وحزم ، إنْ ذُكِرَ الخیر كنتم أوله وأصله وفرعه ومعدنه ومأواه ومنتهاه»؛
پدر و مادر و جان و اهل و مالم همه فدای شما باد. در حلقه ذاكران عالم از زمین و آسمان همه جا ذكر خیر شماست. نام های شما در میان نام ها، جسد پاك شما در میان اجساد، روح بزرگ شما در میان ارواح، نفوس قدسی شما در میان نفوس، آثار وجودی شما در میان آثار، و قبور مطهّر شما در میان قبرها. پس چقدر نام های شما شیرین، جان های شما با كرامت، مقامتان بزرگ، قدر و منزلت شما با جلال، عهد شما باوفاترین عهد، وعد و پیمان شما راست و با حقیقت می باشد.
سخن شما نوربخش دل ها، امر و فرمان شما سبب رشد و تعالی خلق، تنها سفارشتان پرهیزگاری، كار شما نیكو و عادت شما نیكویی، احسان جزو فطرت شما و كرم و بخشش از سجایای اخلاقی شما می باشد، شأن ذاتی شما حقّ و صدق و همراهی و دلسوزی، قول و دستور شما حكم حتمی لازم الاجرا و رأی و اندیشه شما علم و دانش و بردباری و مآل اندیشی است. اگر از خیر و نیكویی یاد شود شما مقام اوّلِ آن را داشته، اصل و فرع و معدن و محلّ و مبدأ و منتهای هر خیر و نیكویی شمایید.
«بأبی انتم واُمی ونفسی كیف أصف حسن ثنائكم واحصی جمیل بلائكم وبكم أخرَجنا اللّه من الذل وفَرّج عنا غمرات الكروب وأنقذنا من شفا جرف الهلكات ومن النار»؛
پدر و مادر و جانم نثار شما باد. چگونه مدح و ثنای شما را توانم وصف كرد و شئون رفیع و زیبایتان را به شمار توانم آورد، در صورتی كه خداوند به واسطه شما ما را از ذلّت نجات داد. غم و اندوه شدید ما را برطرف ساخته، از وادی های هلاكتِ عالم و آتش دوزخ رهانید.
«بأبی أنتم واُمی ونفسی بموالاتكم علّمنا اللّه معالم دیننا وأصلح ما كان فسد من دنیانا وبموالاتكم تَمَّت الكلمة وعظمت النعمة وائتلفت الفرقة وبموالاتكم تقبل الطاعة المفترضة ولكم المودة الواجبة والدرجات الرفیعة والمقام المحمود والمكان المعلوم عند اللّه عزّوجلّ والجاه العظیم والشأن الكبیر والشفاعة المقبولة»؛
پدر و مادر و جانم فدای شما. به واسطه ولایت و پیشوایی شما بود كه خدا معالم و حقایق دین را به ما آموخت و هر آنچه از امور دنیای ما فاسد و پریشان بود اصلاح فرمود و به واسطه ولایت و پیشوایی شما كلمه به حدّ كمال رسید و نعمت بزرگِ دین به خلق عطا گشته، پراكندگی امّت به الفت و اتّحاد مبدّل گشت و به ولایت و دوستی شما اطاعات واجب از خلق پذیرفته می شود. خدا دوستی شما را بر خلق واجب كرد، و به شما درجات رفیع و مقام محمود و منزلت عالی معلوم در نزد خود و جاه و عزّت بزرگ و شأن عظیم و مقام شفاعت مقبول اعطا گردانید.
«رَبَّنا آمَنّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدین»؛
پروردگارا، به آنچه نازل كردی گرویدیم و فرستاده[ات] را پیروی كردیم؛ پس ما را در زمره گواهان بنویس
(رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهّاب) ؛ پروردگارا، پس از آن كه ما را هدایت كردی، دل هایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار كه تو خود بخشایشگری سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولا ؛ منزّه است پروردگار ما، كه وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنی است.
«یا أولیاء اللّه ان بینی وبین اللّه عزّوجلّ ذنوباً لا یأتی علیها إلاّ رضاكم فبحق مَن ائتمنكم علی سره واسترعاكم امر خلقه وقرن طاعتكم بطاعته لمّا استوهبتم ذنوبی وكنتم شفعائی فإنی لكم مطیع. مَن أطاعكم فقد أطاع اللّه ومَن عصاكم فقد عصی اللّه ومَن أحبّكم فقد أحبَّ اللّه ومَن أبغضكم فقد أبغض اللّه »؛
ای اولیای خدا، همانا میان من و خداوند عزّ و جلّ گناهانی است كه جز رضایت و شفاعت شما آن گناهان را محو نخواهد ساخت. پس قسم به حقّ آن كس كه شما را امین سرّ خود گردانید و سرپرست امور بندگان خود قرار داده، اطاعت شما را به طاعت خود مقرون ساخت، از خدا برای من بخشش و آمرزش طلبیده، شفیع من باشید. چرا كه من مطیع فرمان شما هستم، هر كس شما را اطاعت كند خدا را اطاعت كرده و كسی كه شما را نافرمانی كند، معصیت خدا كرده است. كسی كه شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و كسی كه با شما خشم و دشمنی روا دارد با خدا دشمنی روا داشته است.
«اللهم انی لو وجدت شفعاء اقرب الیك من محمّد وأهل بیته الأخیار الأئمة الابرار لجعلتهم شفعائی فبحقهم الذی اوجبت لهم علیك اسألك ان تدخلنی فی جملة العارفین بهم وبحقهم وفی زمرة المرحومین بشفاعتهم إنّك ارحم الراحمین وصلی اللّه علی محمّد وآله الطاهرین وسلم تسلیماً كثیراً وحسبنا اللّه ونعم الوكیل»؛
پروردگارا، اگر من شفیعانی نزدیكتر از محمّد و آل محمّد به تو كه همه جزء اخیار و پیشوایان نیكوكار هستند می یافتم، آنان را به درگاه تو شفیع قرار می دادم. پس تو را به حقّ آنان قسم، همان حقّی كه تو خود آن را بر خود لازم گردانیدی. از تو درخواست می كنم كه مرا در جمله عارفان به مقام و حقّ آن ها داخل نمائی و در زمره رحمت شدگان به سبب شفاعتشان قرارم دهی، كه تویی مهربانترین مهربانان عالم، و درود خدا بر محمّد صلی اللّه علیه وآله و خاندان پاكش و سلام و تحیّت بسیار باد و خدا ما را كفایت است و نیكو وكیل و نگاهبانی است.
از این فقرات نیز این نكات را می توانیم الهام بگیریم:
1. ضرورت ایمان به رجعت ائمّه علیهم السلام و بر پا شدن دولت آنان.
2. اهمّیت زیارت قبور ائمّه علیهم السلام.
3. اهمّیت ایمان به رجعت.
4. اهمّیت ایمان به امور پنهان و آشكار آن ها.
5. ضرورت آمادگی دائم برای كمك رسانی به دولت آنان تا این كه آن دولت در سرتاسر زمین حكم فرما شود.
6. ضرورت بیزاری جستن از دشمنان آنان.
7. خوشحالی مؤمنین به آنچه خداوند متعال به دست اهل بیت علیهم السلام روزی آنان گردانیده است.
8 . دانستن این مطلب كه وحدت مسلمانان به صورت صحیح، جز تحت لوای اهل بیت علیهم السلام تحقّق نخواهد یافت.
9. ایمان به اهل بیت علیهم السلام امری عاطفی نبوده بلكه باید از سر بیداری، ادراك، تحقیق و پژوهش باشد./ ابنا
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد